۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

تسبیح یاد تو



تسبیح یاد تو آدمیان خاکی این روزگار را
چنان به قعر کشیده است
که شیوایی کلام آخرین قاصدان امداد هم
بیهوده
در هیچ
تمام میشود

بشارت دروغین بیهوده بود
و آری
این ماییم که هزاران سال است
که سرگردانیم


و یاد تو چنان وهمی از آرامش است
که بزرگترین جانیان قرن را هم حتی
درون آیینه اشان
به قدیسان رهایی
بدل میکند


در این میانه تو خود
اکنون در انتظار کدام عاشق نوپا ایستاده ای؟
که باز این قصه دراز هزاران ساله را
تکرارش کنی
و هم سرمست شوی از اعتیاد آدمی به عشق
و تکرار آدمی و تکثیر آدمی