۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه

جایی که رنگ معنی میدهد


انگار میان تمام موجهای سهمگینی که قلبم را صخره های خویش می پندارند
و محکم با هر ضربه شان قلبم را تکان می دهند
یک جریان روشنی از آرامش جاریست
آنگار میان تمام صداهای وهم و خیال
آوازی زنده و روشن شنیده میشود
انگار میان مرداب های بوگرفته زندگی
شفاف ترین و پاکترین آبها به اعماق قلبم میریزند
همانند خطی جیوه ای میان انبوهی از زرد که به ناگاه نمایان میشود
خطی از شجاعت میان انبوهی از ترس و ضعف و یاس
این چیست؟ نمیدانم
تنها می دانم این درست شبیه چیزیست که من
سالهای پیش وقتی که کودک خردسالی بودم
آنرا در میان سیب زمینی های خرد شده قیمه خاله اکرم دیدم
رنگی از آرامش
حسی از روشنی
انگار تمام درها به روی باغهای روشن پر از درختان انبوه سربرافراشته به آسمان نیلگون
و رشته های طلایی خورشید باز میشود
جایی که رنگ معنی می دهد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر